خلوت من: جایی که دو قطبیها به هم میرسند
من در یک خانوادهی شلوغ به دنیا آمدم. خانهی ما بزرگ بود و پنج اتاق داشت. اما تقریبا به هیچ کداممان اتاقی نمیرسید. چون هیچوقت ماجرا آنطور که رسم است اتاقها بین آدمها تقسیم شود، پیش نرفت. بنابراین ما یک زندگی جمعی در یک خانهی بزرگ داشتیم که هیچ چشم اندازی از خلوت شخصی در … ادامه خواندن خلوت من: جایی که دو قطبیها به هم میرسند
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.