پروندهی آرمانشهر (۶) * صدای سم اسبها و زنگولههای آویزان به گردنشان، صدای چرخهای چوبی کالسکههای بسته شده به اسبها روی سنگفرشهای قُلنبه سُلنبه، صدای فواره آن حوض وسط میدان، صدای زنها و مردها و بچهها. تعجب میکردم از اینکه بچههایشان هم با آن لهجه حرف میزدند. لهجهای به طعم همان ظرف فالودهای که گاهی […]
آن روی دیگرت*
نگاهی تاریخی به تکوین و دگردیسی «یوتوپیا» نزد روشنفکران معاصر جامعهی ایران به لطف جدالهای رسانهای جنگ سرد، نزد بخش مهمی از افکار عمومی جهان، واژهی «یوتوپیا» همردیف «توتالیتریسم» و «فاشیسم» و… فهمیده و مصرف میشود. اما اغراق نیست که بگوییم مهمترین دستاوردهای انسان پسارُنسانسی از زهدان همین واژه زاییده شده است. اینجا پیش […]
شهیون
پروندهی آرمانشهر (۴) * باید از چیزی کاست، گر بخواهیم به چیزی افزود. هرکس آید به رهی سوی کمال. تا کمالی آید، از دگرگونه کمالی باید. اقتباسی آزاد از شعر «مانلی» نیما یوشیج دریاچه نگینی فیروزهایست در میان تپههایی که پاییز بر آنها رنگ طلایی پاشیده؛ نگین مشجّری که انگار نقشهی گنگ […]
کُلاژ شهر
پروندهی آرمانشهر (۳) * شهر را کوچک میکنم؛ آسمان را ریزتر، ابرها را ذرهذره، بالا را رها میکنم، به پایین میچسبم، زمین را سوا میکنم، درختها، برگها، ریشهها و نقطهی مقابلش آسمانخراشها. شهر را کوچکتر میکنم، در قالبی که هر روز با آن سروکار دارم، میخواهم از کل یک جزء بسازم، از جمع یک فرد. […]