دربارهی «داستان ماشین تحریر من» ترجمهی احمد اخوت احمد اخوت زیاد سفر نمیرود. گواهینامه رانندگی ندارد. موبایل ندارد. مطالبش را هم گویا با دست مینویسد و بعد میدهد تایپ میکنند. از خرقعادتهای دیگرش این است که خردهریز جمع میکند. تکهکاغذهای مانده لای کتابهایی که از جمعه بازار کتاب میخرد، گاه آگهی بریده شده […]
کدام احمد؟ کدام اخوت؟
ترسیمِ سیمایی از یک نویسنده، مترجم و… نویسنده: عباس عبدی احمد اخوت به لحاظ حرف اول اسم و فامیلش، هم در فارسی و هم در انگلیسی، معمولا در بالای هر فهرستی قرار میگیرد. خود احمد باید بگوید این خوب است یا بد و اگر بگوید احتمالا میگوید در مدرسه اغلب معلمها اول او را […]
بدون اجازهی آقای بهار
ایدههایی در باب نقد «شمیم بهار» دربارهی «جلال آلاحمد» همهچیز از یک اعلان آغاز شد؛ دکتر «ناصر وثوقی»، از انشعابیون حزب توده و همراه با نیروی سوم –جریانِ خلیل ملکی- پس از کودتا، وقتی غبارِ حادثه خوابید، مجلهی «اندیشهوهنر» را بهراه انداخت –فروردین ۱۳۳۳-، نشریهای در حوزهی عمومی، با مطالبی عمدتا اقتصادی، سیاسی و […]
تجزیههای بیتحلیل
دربارهی نقدهای سینمایی شمیم بهار نویسنده: علی قلیپور در بهار سال ۱۳۷۳ مجلهی «نقد سینما» در یک نظرسنجی از ۴۴ نویسنده و مترجم سینمائی خواست تا بهترین نقدها، منتقدها، کتابهای ترجمه و تالیف سینمائی در ایران را انتخاب کنند، نتیجه در بخش انتخاب بهترین منتقد این بود: اول، شمیم بهار؛ دوم، پرویز دوایی؛ سوم، کیومرث […]