site logo
  • {ناداستان}
    • درباره‌ی ناداستان خلاق
    • انواع ناداستان خلاق
    • ناداستان خلاق در جهان
    • ناداستان خلاق در ایران
    • مرور کتاب‌های ناداستان
    • درباره جستار
    • جستارنویس‌ها
  • {داستان}
    • درباره‌ی داستان
    • گفتگو ، میزگرد و گزارش
    • داستان ایران
    • داستان جهان
    • مرورنویسی- داستان
    • آرشیو خوانی
  • {پوشه‌ها}
    • داستان شهری
    • زنان داستان‌نویس ایران
    • خاستگاه داستان کوتاه
    • جامعه‌شناسی ادبیات داستانی
    • ادبیات‌ درمانی
  • {رادیو جستار}
  • {خبر}
  • {درباره ما}
خانه > {پوشه‌ها} > داستان شهری > رمان و گذار از شهر صنعتی
James Joyce with Augustus John, London, 1925-1930

رمان و گذار از شهر صنعتی

۱۷ شهریور ۱۳۹۸  |  سونا بزازیان

اگر آثار دفو را سرآغاز شهر تجاری در نظر بگیریم، سرانجامش را می‌توانیم در آثار دیکنز مثلا «روزگار سخت» ببینیم. او با تصویری که از کوک‌تاون در رمان می‌سازد، ما را به سوی شهر صنعتی سوق می‌دهد. دیکنز در رمان‌هایش به عنوان مثال «دامبی و پسر» تغییرشکل چشم‌اندازهای شهری را با راه‌آهن پیش‌بینی کرده بود. شاید مهم‌ترین عنصر در ظهور شهر صنعتی، اختراع موتور بخار در سال ۱۷۶۹ بود که کارخانه‌ها را از نیروی آب مناطق روستایی بی‌نیاز و آن‌ها را به شهر منتقل کرد، کارگران را به دنبالشان به شهر کشاند، و زاغه‌های اسف‌باری در تمام شهرهای بزرگ صنعتی جهان غرب به وجود آورد.

بورخس و پارکر از دانشگاه شیکاگو روند توسعه‌ی شهر صنعتی را با حوزه‌های دایره‌ای متحدالمرکزی به‌درستی تشریح کرده‌اند؛ «حلقه‌ی اول از حوزه‌ی تجاری مرکزی ناحیه‌ی گذار، انبارها و اقامت‌گاه‌های فقیرنشین است.» حلقه‌ی بعدی طبقه‌ی مقاوم‌تر کارگر و حلقه‌ی دیگر کارمندان صنایع است که در فرآیند رشد شهر با ظاهر جسورتری در مقابل نفوذ گروه‌های دیگر مقاومت می‌کنند. پلیدترین تصویر از شهر صنعتی بیش‌ از رمان‌های سانتیمانتال دیکنز، در رمان‌های ناتورالیستی زولا مانند «آسوموار» و «نانا» دیده می‌شود. رمان‌های او ما را به اعماق کارگری شهر و بلندی‌های مرفه آن می‌برند، به تالارهایی تباه‌شده‌ با پولی که از عدم تعادل اجتماعی، سود انباشته و استثمار کارگران حاصل شده است و آن را در مناسبات مارکسیستی که زیرمتن این رمان‌ها هستند، می‌گنجاند. جهان زولا جهان محدودیت‌هاست؛ ثروتی اگر هست، فقر هم باید حضور داشته باشد. زولا تغییر جهت‌های سیاسی دهقانان حومه را که در امپراتوری دوم برای کسب منفعت در حال توطئه‌چینی هستند، تشریح می‌کند. اما مرکز فیزیکی مجموعه‌رمان‌های «روگن ماکار» او پاریس است. و «ژرمینال» و «شکست» با این‌که رمان‌های شهری نیستند، نشان می‌دهند این شهر چطور رویدادهای معادن زغال‌سنگ شمال و یا توطئه‌‌ای را که به به جنگ منجر می‌شود، کنترل می‌کند. زولا در «پول» نشان می‌دهد که هیچ‌کس نمی‌تواند از دسترس پاریس فرار کند. فرآیندهای زیستی زندگی و مرگ در دنیای مدرن تغییر یافته و از قلمرو طبیعت به قلمرو شهر منتقل شده است. او در «شکم پاریس» ۱۸۷۳ و «بهشت بانوان» ۱۸۸۳ در مورد دو بازار صحبت می‌کند: له‌ال برای محصولات غذایی، و فروشگاه مدرن کالاهای دیگر برای برآوردن نیازهای زیستی شهر صنعتی جدید. شهر صنعتی ساختار قدرتی بود که روش‌های تولید، توزیع، و در نهایت مصرف کالا را سازماندهی کرد. و زمانی‌که مواد اولیه کمیاب و یا بازار محصولات راکد شد، شهر پا را از مرزهای خود فراتر گذاشت و فروانروایی‌هایی در انگلیس، فرانسه، بلژیک و آلمان ایجاد کرد –که سرانجام در دو جنگ جهانی ۱۹۱۴ و ۱۹۳۹ بی‌اثر شد. ژاک یول معتقد بود این جوامع هر چه از لحاظ تکنولوژیکی پیشرفته‌تر می‌شدند، برای کنترل توده‌ها، اطلاعاتی که به آن‌ها می‌رسید و آزادی‌هایی که به آن‌ها تفویض می‌شد، ابزارهایی یافتند. شهر صنعتی ما را به دروازه‌ی ورود شهر توتالیتر می‌رساند. ناتانیل وست در «روز ملخ» (۱۹۳۹) توضیح می‌دهد چطور مردم ناراضی، ناآرام و نابسامان به‌راحتی می‌توانند آتش اعتراض‌های آنارشیستی را شعله‌ور کنند و در عین‌حال به‌شکل بالقوه امکانش هست که یک پیشوا، همان اتفاقی که در آلمان هیتلری افتاد، آ‌ن‌ها را دوباره سازماندهی کند. جمعیت شهر به موضوع مورد اهمیت جدید تبدیل شد و کتاب‌هایی مانند «جمعیت» (۱۸۹۶) گوستاو لوبون تاثیر بسیاری در این روند داشتند. به نظر لوبون تمدن، که همیشه گروه کوچکی از اشراف آن را مدیریت می‌کردند، ناگهان باید خود را با جماعتی با پتانسیل تاثیرگذاری بر «فروپاشی نهایی» تمدن مدرن وفق می‌داد. جورج اورول در «۱۹۸۴» (۱۹۴۹)، جک لندن در «پاشنه آهنین» (۱۹۰۸)، اچ.جی. ولز در «زمان بیداری» (۱۸۹۹) و ای. ام. فورستر در «ماشین می‌ایستد» همگی معتقد هستند توده‌ها تنها یک قدم با ارباب فاصله دارند. و چنان‌ که زامیاتین در «ما» (۱۹۲۴) تصویر کرده، نیازهای جامعه‌ی تکنولوژیک، با تاکید بر بازده و کنترل، به جنبش‌های توتالیتر قوت می‌خشید.

بودلر روش‌هایی را که مدرنیسم (جنبش ادبی) با توسل به آن‌ها شهر صنعتی را رد می‌کند به ما می‌شناساند؛ روش‌هایی که با پایه‌گذاری زیبایی‌شناسی سخت‌گیرانه اجازه‌ی درخشش به آن را نمی‌دهد. جویس دقیقا همین کار را در «چهره‌ی مرد هنرمند در جوانی» در مقام مرد جوان انجام می‌دهد، وقتی که استفان ددالوس برای هر چیزی که در دوبلین می‌بیند یک عنصر زیبا یا اثر هنری متناظر می‌آفریند: «پیاده‌روی صبحگاهی‌اش در شهر آغاز شده بود؛ و او از قبل می‌دانست به محض این‌که از آبرفت‌های فِرویوو رد ‌شود به نقره‌رگه‌های رهبانی نثر نیومن فکر خواهد کرد، و همان‌طور که قدم‌زنان در امتداد نورت استرند نگاهی گذرا به مغازه‌ها بیندازد، به یاد کمدی سیاه گوئیدیو کاوالکنتی خواهد افتاد…، و وقتی از کنار سنگ‌تراشی‌ برِید در تالبوت پلِیس بگذرد روح ایبسن هم‌چون تندبادی از او عبور خواهد کرد.» جویس در مقطعی از فعالیت حرفه‌ای‌اش آموخت که می‌تواند ناتورالیسم ادبی و شهری را که از پس آن پدیدار می‌شود، تغییر دهد؛ با الحاق ارجاع‌های سمبلیک یا اسطوره‌ای، و با ایجاد کنتراست بین شهر فروکاسته‌ی مدرن و شهر قهرمانانه‌ی گذشته، کنتراستی که باورهای ویکونی او به زوال انحطاط دوره‌ای انسان مدرن را قوت می‌بخشید. الیوت هم همان کاری را که جویس در «اولیس» انجام داد، در «سرزمین هرز» به انجام رساند.

Photo: James Joyce with Augustus John, London, 1925-1930
آسوموار الیوت امیل زولا اچ جی ولز ای ام فورستر بهشت بانوان بودلر بورخس جمعیت جورج اورول جک لندن جیمز جویس دامبی و پسر دفو دیکنز رمان پول روز ملخ روزگار سخت روگن ماکار زامیاتین زمان بیداری سرزمین هرز شهر توتالیتر شکست شکم پاریس ماشین می‌ایستد ناتانیل وست ناتورالیسم شهری نانا پارکر پاشنه آهنین چهره مرد هنرمند در جوانی ژاک یول ژرمینال کوک تاون گوستاو لوبون ۱۹۸۴
نوشته قبلی: مقدمه‌ای بر جستارنویسی (۱)
نوشته بعدی: مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی ادبیات (۱)

نظرات: بدون پاسخ

پیوستن به: نظر خود را بگذارید لغو پاسخ

(به اشتراک گذاشته نخواهد شد)

تبلیغات

  • big_size-1.jpg
  • big_size.jpg

{آخرین اخبار}

  • «رها و ناهشیار می‌نویسم»؛ کتابی درباره‌ی هنر جستارنویسی
  • سمینار بابک احمدی با موضوع سویه‌های جستار
  • جستارخوانی در خوانش با حضور محسن آزرم
  • جزئیات روایت در فیلم مستند از زبان پیروز کلانتری

خبرنامه

برای دریافت آخرین اخبار با ثبت آدرس ایمیل خود در خبرنامه ما عضو شوید

© کلیه حقوق مادی و معنوی مطالب این سایت نزد موسسه فرهنگی هنری خوانش ادب و هنر محفوظ بوده و استفاده از بخش یا تمامی مطالب این وب سایت بدون کسب اجازه کتبی ممنوع و دارای پیگرد قانونی است.

اطلاعات تماس

آدرس: خ بهار شمالی، کوچه بهشت، پلاک 11
تلفن : 5424 8849 021
تلگرام : 8501 123 0903
ایمیل : info@khaneshmagazine.com

logo-samandehi
KhaneshMagazine © 2019 | Design: Studioheh.com | Web Development: Farhad Mantegh