بهینالدخت دارایی از زنان پیشرو در ادبیات معاصر ایران است که علاوه بر داشتن مدرک دکتری ادبیات چند کتاب هم از خود به جا گذاشته. بهین در سال ۱۳۰۰ در خانوادهای متمول و ادیب در زنجان متولد شد. او دختر امیر خسرو دارایی ملقب به برهانالسلطنه است. برهانالسلطنه که خود شاعر و ادیبی ترکزبان و از نوادگان فتحعلیشاه قاجار بود، کتاب ارزشمندی به نام شکرستان (کلیله و دمنه منظوم) را به نظم نوشته است. پدر بهین از اربابان خوشنام زمان خود بود و رعایا از او به نیکی یاد کردهاند. بیشک بزرگ شدن در چنین خانوادهای با پدری که همیشه دغدغهی تحصیل و رشد فکری فرزندانش را داشته، زمینه را برای پیشگام بودن بهین فراهم کرده است. بهین دارایی خواهری دوقلو به نام مهین داشته که در بیستوچهار سالگی در اثر بیماری سل از دنیا رفته است. مهین هم طبع شاعری داشته و با وجود عمر کوتاهش منظومهای اقتباسی به نام «روباهنامه» را به نظم سروده است. بهین دربارهی خواهرش هم یادداشتهایی نوشته و اذعان کرده که اگر مرگ به او امان میداد، بیتردید در راه ادبیات و فرهنگ گامهای مهمی برمیداشت. خواهر و برادرهای دیگرش هم همگی اهل شعر و ادب بودند؛ خواهر کوچکترش آزاده (متولد ۱۳۱۰) هم دیوان شعری به نام «اللر دیلی» به زبان ترکی دارد.
بهین دارایی در کنار کتابهایی چون «پیامهای پرورشی در شاهنامه فردوسی» و « املا و اشتقاق در زبان فارسی» که برای آن بالاترین جایزهی ادبی سال را دریافت کرده، رمانی به نام «حرمان» دارد که در سال ۱۳۳۵ در ۲۶۸ صفحه توسط انتشارات فردوسی تهران چاپ شده است، و بعدها دوباره توسط انتشارات زعفری در زنجان به چاپ مجدد رسیده. رمان «حرمان» روایت واگویههای مادری به دخترش است که در قالب نامه نوشته شده. مادری که ده سال قبل از همسرش جدا شده و حال اوضاع و احوال خود و روزگارش را به دخترش باز میگوید. در کنار روایت روان و گیرای حرمان که نشان از سواد ادبی نویسنده دارد، موضوعات تاریخی در مختصات جغرافیایی که نویسنده انتخاب کرده بازگو شدهاند. مکان داستان شهرها و روستاهای شمالی ایران و خطهی آذربایجان است که زادگاه نویسنده هم بوده که بهین دارایی به زیبایی آن را توصیف کرده است. در کنار توصیفات ادبی، مسائل اجتماعی و سیاسی دورهی زمانی داستان -که در حدود سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰ میگذرد، از زبان زنی معمولی و ناظر، روایت شده است. زمانی که داستان در آن روایت شده دورهی تاریخی مهمی است. در این دوره حقوق زنان و فراهم آوردن فضای بیشتر برای تحصیل و کنش اجتماعی آنها در سالهای بعد از انقلاب مشروطه مورد توجه قرار گرفته بود، و اگرچه این حقوق به تمامی محقق نشد، فضای اجتماعی بیشتری برای زنان محیا شده بود. بسیاری از زنان پیشگام در عرصهی ادبیات و سیاست و اجتماع در همین دورهی تاریخی پا به عرصهی فعالیت گذاشتند. از طرف دیگر، ناآرامیهای سیاسی و آشوبهایی که به دلیل ورود متفقین به ایران در سالهای ۱۳۲۰ و حوادث پس از آن در زمان جنگ جهانی دوم بود، دستمایهی خلق آثاری شد که این حوادث را در خود منعکس میکردند. رمان حرمان بازنمایی کلی از این حوادث را در خود دارد. از طرفی نگاهی انتقادی به شرایط زنان دارد، آنهم از زبان زنی که خود در این دوره زیسته و به شرایط و موقعیت خود آگاه است. مسائلی مانند تفاوتها و تبعیضهای جنسیتی تا فضای مردسالارانه، شرایط اجتماعی و سیاسی همچون ورود روسها به شهرهای شمالی و تشکیل و سقوط فرقهی دموکرات آذربایجان.
راوی داستان زنی است که یک بار در ازدواج شکست خورده و تجربهها و رنجهایش در تهران (شهری که در اکثر داستانهای این دوره نماد مدرنیته و ترس و بیاعتمادی است) در ایجاد زبانی احساسی به نویسنده کمک کرده است. زن به زادگاه خودش در شمال ایران بازگشته و در این گوشهی بکر بیشتر احساس امنیت و آرامش میکند و داستان پایانی امیدوارکننده دارد.
یادداشتی در ابتدای کتاب حرمان از زبان نویسنده نوشته شده که دو موضوع را یادآور میشود. اول اینکه ظاهرا کتاب پیش از سال ۱۳۳۵ نوشته شده و در اختیار نزدیکان و دانشآموزان بهین دارایی قرار داشته و به پیشنهاد آنان منتشر شده است، و دیگر اشاره به این واقعیت است که اگرچه داستان از تخیل و ذهن نویسنده گذشته و شکل گرفته، اساس و درونمایهی آن از واقعیت سرچشمه گرفته و بازنمای زمانه و زیست نویسنده است. به همین خاطر چنین آثاری ارزشمند میشوند چراکه تاریخ فولکلور ایران در آنها روایت شده است.
پشت جلد کتاب حرمان نوشته شده که بهزودی دو اثر دیگر از نویسنده به نام: «یک روح در سه قالب» و «دهگان ایران» منتشر میشود. اما متاسفانه نه از انتشار این کتابها و نه از زمان مرگ نویسنده اطلاعاتی در دست نیست.
نظرات: بدون پاسخ