1478EAFA-38CF-468D-B62F-28BB3F3C5772

احمد اخوت داییِ من نیست!

آرش اخوت   توضیح: مدتی پیش، وقتی یکی از دست‌اندرکارانِ برنامه‌ی «نکوداشتِ احمد اخوت» در موسسه‌ی فرهنگیِ رویش از من پرسید چیزی برای خواندن در این برنامه دارم؟ گفتم نه! گفتند «خاطره‌ای» ندارم آیا از مثلا چیزی اگر از او آموخته‌ام؟ گفتم نه! خاطره‌گفتن در چنین مراسمی را که خوش ندارم اصلن؛ به‌خصوص که با […]

احمد اخوت

«نگاه» بیش از هر ابژه‌ی دیگر، اشتباه فهمیده می‌شود

تعقیب «دیگری» در انتخاب‌ها و جستارهای احمد اخوت   یکم: دعوت از دیگری «نمی‌دانم کدام یک از ما اکنون این صفحه را می‌نویسد»: میان ترجمه‌ها و جستارهایی که از احمد اخوت در دست است، یکی کتاب «من و دیگری»  و آن‌یکی مجموعه‌ی «به انتخاب مترجم» به‌ویژه سه داستانش از شرلی جکسون (خالق شاهکارِ «لاتاری»)، تمرکزی […]

احمد اخوت

همه‌چیز به اندازه‌ی لازم و کافی

درباره‌ی «نقش‌هایی به‌یاد، گذری بر ادبیات خاطره‎‌نویسی» نوشته‌ی احمد اخوت       «اگر نقدِ ادبی، زندگی‌نامه و زندگیِ خودنوشت را به اندازه‌ی لازم و کافی با هم مخلوط کنید، حاصلش خاطراتِ کتابی است، کاری که بنیادش بر تعادلِ میان این عناصر است.» این‌ها کلماتِ جویس کارول اوتس است که احمد اخوت آن‌ها را در […]

احمد اخوت

یکی از آخرین‌ها

درباره‌ی «داستان ماشین تحریر من» ترجمه‌ی احمد اخوت     احمد اخوت زیاد سفر نمی‌رود. گواهی‌نامه رانندگی ندارد. موبایل ندارد. مطالبش را هم گویا با دست می‌نویسد و بعد می‌دهد تایپ می‌کنند. از خرق‌عادت‌های دیگرش این است که خرده‌ریز جمع می‌کند. تکه‌کاغذهای مانده لای کتاب‌هایی که از جمعه بازار کتاب می‌خرد، گاه آگهی بریده شده […]