۱. فصل کاشت تمام شده بود و اکنون وقتِ درو بود. آن مکان خیالینی که توماس مور سدهها پیش خلق کرده بود و «یوتوپیا» (آرمانشهر) مینامید، اکنون بعد از حدود ۴۰۰ سال ورز و آبیاری و نگهداری، آمادهی چیدن بود، آن هم درست همین حالا، در آستانهی قرن بیستم. «یوتوپیا»ی مور آغازگر راه بود، […]
آرمانشهر، جایی در همین نزدیکی
پروندهی آرمانشهر (۱۰) * این چندروزه از هر کسی پرسیدم آرمانشهرت کجاست، نامی از سوئیس و فلان و فلان شنیدم. نامی از همانجاهایی که خودتان بهتر از من میدانید. بس که عادت کردهایم به برشمردن و حسرتخوردن بر نداشتههایمان یا نادیدهگرفتن تمام چیزهای ارزشمندی که داریم. انگار که آرمانشهر پیوند خورده باشد با نام کشوری […]
یوتوپیا و داستانی از خورخه لوئیس بورخس
پروندهی آرمانشهر (۸) * در مقطعی از تاریخ، مفهوم اتوپیا و زندگی آرمانی همراه با اصول و جنبههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن بیش از پیش مورد توجه اندیشمندان و نویسندگان قرار گرفت. در پیدایش این نظریات، فقر، اوضاع نابهسامان اجتماعی و آشوبهای سیاسی نقش اساسی داشت. اولین مدینه فاضله توسط افلاطون در کتاب جمهور […]
قصهی سبیل (جستاری در باب صداقت)
این جستار از برگزیدگان اولین مرحلهی داوری اولین جایزهی جستار خوانش، با موضوع «مدرسه» است. * «خجالت بکش» این نخستین واکنش مادرم در برابر خواستهی من در حوالی چهاردهسالگیام است. البته تا قبل از آن روز عبارات «خجالت بکش»، «تو خجالت نمیکشی؟» یا «چشمم روشن» اولین و آخرین واکنش مادرم در مواجهه با هرگونه نافرمانی […]