تنگناها و ناگریزیهای مصاحبهگر در مصاحبهی تاریخ شفاهی
حمید کرمیپور/ عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران
مصاحبهگر بهعنوان مورخ در جریان مصاحبه و حتی پیش از آن وظایف خطیر و متعددی برعهده دارد. انتخاب و گزینش مصاحبهشوندگان، آشنایی با راوی و حتی دوستان و نزدیکان او، اشراف کامل بر موضوعهای مورد بحث، هدایت مصاحبه در عین اجتناب از جهتگیری خاص و پرهیز از پیشداوری، انتخاب و طرح سوالات مرتبط با موضوع، دقت به سخنان راوی و بیرون کشیدن سوالات از خلال صحبتهای وی، ایجاد فضای صمیمی و جلب اعتماد مصاحبهشونده، دقت در انتخاب مکان مصاحبه، اطمینان از کار دستگاه ضبط صوت و دیگر وسائل فنی مربوط به مصاحبه و مواردی از این قبیل بخشی از وظایف مصاحبهکننده را تشکیل میدهد.
مصاحبهگر در جریان مصاحبه و حتی پیش از آن، باید وفادار به اصول و مبانی نقد تاریخی باشد. به عبارت دیگر همزمان با انجام عملیات و اجرای شیوههای خاص تاریخ شفاهی، آنچه لازمه یک نگارش رساله تاریخی مطابق با اصول و قواعد تاریخ نویسی است را فرا راه خویش قرار دهد. منظور آن است که وی ملزم و متعهد به وظایف دوگانهای است، که اگر در تحقق آنها، جدیت لازم را نشان و یا تواناییهای مورد نیاز را بروز ندهد، حاصل کار، ارزش و اعتبار کافی را نخواهد داشت.
نخستین گام در اجرای یک طرح یا پروژه تاریخ شفاهی از سوی مورخ یا مصاحبهگر، تسلط کامل بر موضوع و آشنایی با زوایا و جنبههای گوناگون آن است، زیرا در این صورت وی دریافتن شاهدان و راویان وقایع و تماس با آنها دشواری کمتری خواهد داشت و در کسب اخبار و اطلاعات پیرامون آنها وقت کمتری نسبت به کسانی که نسبت به موضوع بیاطلاعاند صرف خواهد کرد.
پس از آشنایی دقیق با موضوع، مصاحبهگر باید شاهدان و ناظران موضوع و رخداد را از طیفهای متعدد فکری و اندیشهای انتخاب نماید. وسواس در این زمینه بخصوص پیرامون وقایع سیاسی، فرهنگی و مذهبی ضرورتی انکار ناپذیر است، زیرا بیم آن میرود که راویان متأثر و ملهم از ایدئولوژی و یا گرایشهای مورد نظرشان تصویر موردعلاقه و مطلوب خویش را در مصاحبه ترسیم نمایند. تجربه نشان داده است کسانی که زیر سایه سنگین ایدئولوژی یا وابستگیهای اقتصادی و سیاسی قرار داشتهاند، به هنگام مصاحبه حتی در انتخاب واژهها و گزینش رویدادها، دلستگیهای خود را در اولویت قرار دادهاند.
شایان توجه است، مصاحبه کننده در انجام تاریخ شفاهی نقشی بسیار فراتر از وظیفه خبرنگار، در انجام مصاحبه برعهده دارد. خبرنگار صرفاً با هدف جمعآوری اطلاعات و اخبار با فرد موردنظر به مصاحبه میپردازد، اما در مصاحبهای که در پروژه تاریخ شفاهی انجام میگیرد، مصاحبهگر، مصاحبهشونده، و موضوع مورد بحث اظلاع سهگانهای به شمار میآیند که در کنار یکدیگر مفهوم تاریخ شفاهی را میسازند. به عبارتی مصاحبه یا مصاحبهها در تاریخ شفاهی محصول کنش متقابل میان مصاحبهکننده، موضوع مصاحبه و مصاحبهشونده است.
نقش برجسته مصاحبهگر در روند مصاحبه، که بهویژه در تدوین و تهیه سوالات و نیز هدایت جریان مصاحبه خود را نشان میدهد، نه تنها خدشهای در گفتگوی راوی ایجاد نمیکند، بلکه پرسشهای وی که پارهای از آنها از سخنان راوی اخذ میشود، جریان مصاحبه را در مسیر درست و واقعی سوق میدهد. البته انجام این مهم، منوط به آشنایی مورخ(مصاحبهکننده) با موضوع مورد بحث است.
یادآوری خاطرهای که راقم این سطور در جریان انجام یکی از پروژههای تاریخ شفاهی داشته است، به عنوان یک تجربه شاید خالی از فایده نباشد. در طی انجام مصاحبه با چندتن از فعالین انجمنهای اسلامی خارج از کشور متوجه پارهای از روایتهای متفاوت پیرامون یک واقعه شدم. پس از انجام حدود پنجاه ساعت مصاحبه با ۱۵ تن از اعضای انجمنهای اسلامی آمریکا و کانادا متوجه این نکته گردیدم که اختلاف فوق بیشتر در میان انجمن اسلامی کالیفرنیا و انجمن اسلامی تگزاس میباشد. کمکم معلوم گردید این اختلاف ریشه دیرینه و تاریخی دارد. به عبارت دیگر با توجه به این که بسیاری از کارگزاران جمهوری اسلامی از اعضای انجمنهای فوق هستند، متوجه گردیدم دامنه اختلافات فوق به روزگار کنونی نیز کشیده شده است. به طور مختصر یکی از علل اصلی جریان فوق نهضت آزادی در انجمن اسلامی تگزاس به رهبری دکتر ابراهیم یزدی و عدم تمکین اعضای انجمنهای اسلامی نیویورک نسبت به برخی اقدامات آن بود که در پارهای از موارد در وحدت رویه آنها و تفسیرهایی که از رویدادهای سیاسی ارائه میدادند خدشه و دو دستگی ایجاد میکرد. دامنه آن تا روزگار کنونی کشیده شده است. مصاحبهگری که پروژههای مربوط به موضوعهای انقلاب اسلامی را مدیریت و هدایت میکند، به دلایل متعدد با مشکلات فراوان روبهروست. چنان که گفته شد، یکی از شرایط مهم و اساسی که مصاحبهگر را در روند مصاحبه، یاری میدهد آشنایی کافی با موضوع مورد بحث است. متأسفانه پیرامون بسیاری از رویدادهای حساس و مهم نه فقط چند دهه پیش از پیروزی انقلاب، بلکه رویدادهای حساس پس از استقرار جمهوری اسلامی، نه اسناد مهم و معتبری در اختیار محققان قرار دارد و نه پژوهشهای کارشناسانه و معتبری صورت گرفته است. فقدان اسناد و منابع نوشتاری در این زمینه سبب گردیده تا در پارهای از نوشتههایی که با عنوان تاریخ شفاهی از سوی برخی مراکز پژوهشی منتشر گردیده است، نقش مصاحبهگر به پرسشگری معمولی تنزل یابد.
برای نمونه اگر محققی بخواهد دربارهی انقلاب فرهنگی، ریشهها و علل و نتایج و نیز روند و فرایندی که در طی آن این پدید شکل گرفت، به تحقیق بپردازد، با مشکلات فراوانی روبهروست. اولین مانع در این زمینه فقدان یا در دسترس نبودن اسناد مکتوب است، حتی خود مسئولان شورای انقلاب فرهنگی از سرنوشت صورت جلسههای نخستین این شورا بی اطلاعند. دوم آن که شخصیتها و چهرههایی که در آن روزگار در پدید آمدن این رویداد نقش اساسی داشتند حاضر به مصاحبه و همکاری نیستند. بنابراین اگر محققی عزم خود را برای انجام این مهم جزم کند با انبوهی از مشکلات روبهرو خواهد بود. با این حال بررسی موضوعاتی از این قبیل جز به شیوه تاریخ شفاهی و یاری گرفتن از مصاحبه امکانپذیر نمیباشد. از این رو شایسته است مسئولان فرهنگی و حتی سیاسی با بدل توجه و مساعدت در رفع حداقل پارهای از موانع همکاری نمایند.
مصاحبهگر (مورخ) در فرآیند تاریخ شفاهی با مشکلات دیگری نیز دست به گریبان میباشد که البته بر طرف ساختن آنها جز در سایه تبحر و آشنایی با موضوع و برخورداری از صبر و حوصله امکانپذیر نمیباشد. یکی از این مشکلات که البته باید در یک فضا و جایگاه کلی و جامعتر به آن نگریست، بافت فرهتگی جامعه و ساختار ایدئولوژیک آن میباشد.
فاصله زمانی میان رویداد مورد بحث و زمان انجام مصاحبه، بینش و نگاه برخی یا حتی بسیاری از مصاحبهشوندگان (شاهدان) را در معرض دگرگونی قرار میدهد. این دوره زمانی همراه با تجربههایش به مثابه یک صافی و فیلتر، واقعه یا رویداد را دستخوش استحاله میسازد. البته این وضعیت به فضاهای ایدئولوژیک محدود نمیگردد. بلکه در کشورهایی که فارع از بینش و نگاه فوق میباشد نیز جابهجایی دیدگاه امری غیرعادی نیست. به عبارت دیگر هویت یا هویتهایی که انسانها در گذر زمان به دست میآورند و یا از دست میدهند نیز خودآگاه تاریخی آنها، در قضاوتشان از گذشته بیتاثیر نیست. از این رو به هنگام انجام مصاحبه به منظور کشف واقعیت از یک پدیده اجتماعی باید به دقت به این موضوع نگریست راهکار مناسب و ارزندهای برای آن جستجو نمود تا جزئیات واقعه قربانی نگردد.
متأسفانه در بررسی رویدادهای سیاسی ایران این پدیده در میان مصاحبهشوندگان فراوان دید شده است. از اینرو برای اجتناب از مخدوش شدن مصاحبهها ضروری است راهکار کارآمدی برای آن جستجو نمود. به هنگام مصاحبه، مورخ یا مصاحبهکننده ضروری است از شاهد یا مصاحبهشونده درخواست نماید تنها به ذکر خاطره و تجربیات بسنده نماید و تحلیل، ارزیابی و قضاوت خود از رویداد را به مرحله آخر موکول کند. در ضمن مصاحبهشونده یادآوری شود پیرامون موضوع مورد بحث، با افراد دیگری که احتمالاً با وی همداستان نیستند مصاحبه به عمل خواهد آمد. همچنین همه مصاحبهشوندگان یادآوری شود که درباره موضوع یا رویدادی که در حال سخن گفتن هستند، اسناد مختلف موجود میباشد و یا اینکه در آینده نزدیک در صورت اجازه آنها مصاحبه فوق چاپ خواهد شد.
البته اختلاف نظر و تفاوت خاطرات پیرامون یک رویداد همیشه ناشی از خطای حافظه یا غرضورزی مصاحبهشونده و هژمونی یک ایده نیست، بلکه گاه به دلیل آشفتگی حاکم بر فضا یا رویدادها میباشد. جهت روشنتر شدن مقصود خود به یک پدیده مهم در تاریخ انقلاب اسلامی رجوع میکنیم تا ملاحظه شود چگونه در حالی که بسیاری از بازیگران این رخداد بزرگ از نعمت زندگی و حافظه قوی برخوردارند صرفاً به دلیل شرایط خاص سیاسی قرائتهای مختلفی از یک واقعه ارائه میدهند.
نکته مهم دیگری که مصاحبهگر در جریان مصاحبه باید با دقت به آن توجه نماید، احساسات شخصی راوی و تأثیر آن در گزینش و نقل رویداد تاریخی است. نقش این عامل در روند مصاحبه همیشه زمینه انتقاد و ایراد مورخان سنتی را به تاریخ شفاهی فراهم آورده است، تا جایی که از آن به عنوان «ضد تاریخ» نام بردهاند. از آنجا که راوی معمولاً در متن وقایع به سر برده و تجربه مستقیم و بیواسطهای نسبت به افراد درگیر در حادثه دور از ذهن نیست در چنین مواردی چنان که گفته شد مورخ یا مصاحبه کننده باید همچون منتقدی تاریخی اقدام و مسیر مصاحبه را در جریان صحیحش هدایت نماید.
مصاحبهگر با پرسشهای بجا و حساب شده میتواند از گرایش آشکار مصاحبه نسبت به یک جریان و یا تنفر از آن جلوگیری نماید. درو اقع اگر پرسشهای مصاحبهگر در جریان مصاحبه وجود نداشته باشد، دیگر تاریخ شفاهی در کار نخواهد بود و فقط شاهد شکل گرفتن اتوبیوگرافی هستیم.۱
نتیجه
در تاریخ شفاهی مصاحبهگر (مورخ) در کنار مصاحبهشونده (راوی) و موضوع مورد مصاحبه به ثبت و ضبط مصاحبه میپردازد. مصاحبهگر با هدایت و مدیریت روند مصاحبه بخصوص با طرح سوالات شایسته، هم جریان مصاحبه را کنترل و هم از غلتیدن آن در مسیر احساسات و گرایشهای شخصی ممانعت به عمل میآورد.
با توجه به اتفاقات شگفتانگیز سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در چند دهه گذشته ایران، رویکرد تاریخ شفاهی در کنار اسناد مکتوب، میتواند بسیاری از زوایا و نکات مبهم تاریخی را بگشاید.
پینوشتها:
نظرات: بدون پاسخ