نویسندهای نقاش یا نقاشی نویسنده؟
اگر نام منصوره حسینی نقاش را جستجو کنیم، دهها مطلب از زندگی و آثار او به چشم میخورد؛ ولی منصوره حسینی نویسنده هم بود. او با رمان بلند «پوتین گلی» جزو نویسندگان زن ایرانیست که پیشهی اصلیاش نقّاشیست. منصوره در سال ۱۳۰۵ شمسی در تهران و در خانوادهای مرفّه به دنیا آمد. خانهی پدری او، با سبک معماری ایرانی، قاجاری در خاطرات کودکیاش ثبت شده بود، خانهای بزرگ با حوضی فیروزهای. در همین خانه بود که دختر، تصویر کاج داخلِ حیاط را کشید و پدر را متقاعد کرد که برای یادگیری و آموزش نقاشی به او معلم هنر سرخانه بگیرد. منصوره لیسانس نقاشی خود را در سال ۱۳۲۸ از دانشکده هنرهای زیبای تهران دریافت کرد و خود نیز بعدها به تدریس در هنرستان هنرهای زیبای تهران و همچنین تدریس در دانشکدهی هنرهای زیبا پرداخت.
منصوره حسینی بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه در چند نمایشگاه جمعی و فردی به عنوان نقاشی نوگرا شرکت کرد و سرانجام بعد از پنج سال برای ادامهی تحصیل به ایتالیا رفت و در سال دوم آکادمی هنرهای زیبای رم پذیرفته شد و تحت آموزش آمریکو بارتولی، نقاشی فیگوراتیو قرار گرفت. حسینی در طول سالهای تدریسش نمایشگاههای دوسالانه، چهار سالانهی انفرادی و جمعی زیادی را چه در ایران و چه در دنیا برگزار کرد اما آنچه که مورد توجه ماست علاقهی او به نوشتن و قلم زدن است. خانم نقاش علاوه بر نقاشی منتقد فعالی بود و درمجلات هنری نقدهای پرمایه و ارزشمندی را درمورد آثار هنرمندان نقّاش دیگر مینوشت. اولین فعالیت او به عنوان یک منتقد با نام مستعار دکتر اسد بود او با این نام و در سال ۱۳۴۶ به مدت دو سال برای روزنامهی اطلاعات نقدهای تند و تیزی مینوشت. در جهان داستان هم رمانی با نام «پوتین گلی» با نویسندگی او به چشم میخورد. این رمان در سال ۱۳۵۰ شمسی به چاپ رسیده و بارها نیز تجدید چاپ شده است. خود او در مصاحبهای با سهراب هادی میگوید قبل از پوتین گلی اثری به نام «طرح نو، خاک آهن» نیز نوشته بوده که از چگونگی چاپ و نشر آن اطلاعاتی در دسترس نیست. همچنین در همین گفتگو بیان میکند که اثری با نام «جفت ۴» دارد که هرگز چاپ نشده است.
«پوتین گلی» تنها اثر داستانی منصوره حسینی دارای یک ویژگی منحصر به فرد است، از این رمان میتوان به عنوان اولین اثری از نویسندگان زن یاد کرد که در آن سعی شده که با شیوهی سیال ذهن، روایت شود. نویسندهی اثر با استفاده از زاویه دید تک گویی درونی سعی کرده به جای پرداختن به خصوصیات ظاهری شخصیتها، به افکار و ذهنیات آنها بپردازد و به این شیوه داستانی مدرن با ویژگیهای روانشناختی خلق کند. این روایت که شرح زندگی یک دختر نقاش است که با خدعه و نیرنگ پسرعمو از معشوقش جدا شده و به اجبار به رابطه با او تن میدهد، اثری متفاوت از سایر رمانهای پیش از خود به لحاظ نوع روایتگری نویسنده و زاویه دید آن است به طوری که محمود دولت آبادی در پشت جلد این کتاب مینویسد: «شاید این کتاب را بتوان سرآغاز هنر نقاشی نو در ایران دانست.»
منصوره حسینی سرانجام بعد از یک عمر زندگی در راه هنر و خلق زیبایی در تنهایی و انزوا در خانهی شخصی خود به تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۹۱ از دنیا رفت و جسد او روزها بعد از وفاتش در ۱۳ تیر، با پیگیری یکی از شاگردانش پیدا و به خاک سپرده شد.
نظرات: بدون پاسخ