reunion

«تجدید دیدار»؛ نوشته‌ی پیتر بردشاو

روی یکی از مبل‌های لابیِ هتل نشسته‌ام. اتاق را تحویل داده‎‌ام، صورت‌حساب را پرداخت کرده‌ام، و چمدانِ کوچکم کنار دستم آماده‌ی حرکت است. ولی مسئولِ پذیرش می‌گوید تاکسی یک ربع دیگر می‌رسد. این تأخیر اجازه می‌دهد کمی فکر کنم. مخصوصاً بعد از اتفاقات بیست‌وچهار ساعتِ گذشته که دارم سعی می‌کنم ازشان سر در بیاورم. تا […]