هرمان ملویل (۱۸۱۹-۱۸۹۱) نویسندهای است که داستانهایش را زیست کرد و به خلق آثاری نائل شد که توانست داستان کوتاه آمریکا را از سطح تجاری و سرگرمکننده به آثار ادبی فاخر و هنری برساند. ملویل در این مسیر تنها نبود و پیشگامان مطرحی همچون ادگار الن پو و ناتانیل هاتورن نیز نقش پررنگی در شکوفایی آنچه امروز داستان کوتاه شمرده میشود داشتهاند.
ملویل در سال ۱۸۱۹ در نیویورک متولد شد و به سبب افت و خیزهای متفاوتی که در خانواده داشت، از جمله ورشکستگی پدرش، مجبور شد به مشاغل مختلفی چون کارمندی بانک، معلمی مدرسه، و ملوانی روی آورد. بیشتر آثار ملویل حاصل خاطرات سفرهای دریایی وی به مناطق مختلف بوده است.
ملویل، در سالهای تحصیل در مدرسه، تاریخ باستان، بیوگرافیها و کتابهای عهد قدیم و عهد جدید را مطالعه میکرد. مطالعۀ این آثار تاثیری جاودانه بر افکار وی و همچنین، بر آثار ماجراجویانهاش داشتند.
علاوه بر اینها، کنایات ادبی موجود در آثار ملویل حاکی از آشنایی عمیق وی با آثار نویسندگان مطرحی همچون ویلیام شکسپیر، جان میلتون، والتر اسکات، ادموند برک، لرد بایرن و تیلور کلریج است.
داستانهای کوتاه ملویل
داستانهای کوتاه ملویل، عمدتاً، حول تصویر کاراکتری غمگین و دلآزرده می گردد که چون میتواند ورای آنچه را جهان ظاهر به اکثریت مردم ارائه می کند ببینید، نفرین شده است و در آخر، چارهای جز تسلیم شدن یا مبارزه با حریفی قدر که در بنیانهای جامعه ریشه دوانیدهاند ندارد.
در واقع، آثار ملویل واکنشی منفی یا لااقل، ضد و نقیض و پر تردید به جنبش رمانتیک در اواسط قرن نوزده در ادبیات آمریکا است. دوره رمانتیک (۱۸۳۰- ۱۸۷۰) بر اساس تفکر انسانمحور پایهگذاری شده است. در چنین تفکری، شخص بر گروه، ذهنیت بر عینیت، احساس بر منطق و طبیعت وحشی بر نظم ساختاری اولویت دارد.
تفکر رمانتیک ریشه در جنبش تعالیگرایی (transcendentalism) اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم در آمریکا دارد. پیروان جنبش تعالیگرایی معتقد به ذات معنوی انسان بودند و باور داشتند که روح انسانی قادر به تعالی بخشیدن خویش و جهان پیرامونش است.
مسلماً آثار ملویل، و البته ادگار الن پو، واکنشی جدی بر تصویر خداگونه و قدرتمندی است که این جنبش از انسان ارائه میکند و سبک رمانتیسم تاریک (Dark Romanticism)، با موضوعاتی تراژیک، ترسناک و ماوراءالطبیعه، از دل جنبش رمانتیک سر بر آورده است تا حقیقت تلخ و گاه، ناامیدکنندۀ وجود انسان را به تصویر بکشد.
مطالعه داستان «ماسک مرگ سرخ»، اثر پو، و رمان کوتاه بیلی باد، اثر ملویل، تمایل این دو نویسنده را در به تصویر کشیدن کشش روح انسانی به سمت تاریکی، ابهام و قلمروهای ناشناخته، از جمله مرگ، به عنوان پدیده ونیروی قدرتمندی که هر انسانی ناگزیر به مواجهه با آن است نشان می دهد. لازم است بدانید رمان کوتاه بیلی باد با مرگ ملویل ناتمام ماند و بعدها به مجموعه داستانهای کوتاهش، به نام داستانهای کوچه و بازار اضافه شد.
شخصیتهای داستانهای «بارتلبی محرر» و بنیتو سرنو برای یافتن مکانی امن در جهان وجودی تلاش میکنند و با وجود اینکه موفق به خلق جهانی کوچک از عقاید متعالی خود میشوند، مغلوب سیستمهای اجتماعی میشوند و سرنوشتی جز نابودی در انتظارشان نیست. همچنین، داستان کوتاه «برج ناقوس» روایت بنیادگریی بینوا است که در پایان، به وسیله زنگ ناقوسی که خودش ساخته است کشته میشود.
داستان «بارتلبی محرر» در مورد کاتب امور حقوقی است که ترجیح میدهد در جهانی که اعمال با ارزش و درست بیثمر و بیهوده تلقی میشود، هیچ عملی انجام ندهد. در واقع، چنین رخوت و بی تفاوتیای ریشه در نگاه وجودگرایانه و پوچگرایانۀ ملویل به زیست انسانی دارد. داستان بیلی باد، که دومین اثر برتر وی پس از رمان موبی دیک است، نیز روایتگر مرد جوان و معصومی است که بر خلاف شخصیت بیتفاوت بارتلبی، در «بارتلبی کاتب»، برای سرنوشتش دست به عمل میزند و با کار کردن در یک ناو جنگی، به عنوان ملوان، شانس خود را میآزماید. محبوبیت این مرد جوان، به عنوان جوانی کاری و خوشطینت، حسادت ملوانی به نام کلاگرت را بر می انگیزاند. در مبارزهای که بین این دو کاراکتر در میگیرد، بیلی کلاگرت را میکشد و به دار مجازات آویخته میشود.
ساختار روایی آثار ملویل
به جرأت میتوان گفت ساختار روایی آثار ملویل همتراز با دیگر داستانکوتاهنویسان برجسته، همچون ادگار الن پو، مخاطبانش را تحریک می کنند تا از سطح داستان بگذرند و عمق آن را دریابند.
در واقع، این نوع نگرش به داستان کوتاه، به عنوان جهان کوچکی که در زیر لایههای ساده و ابتداییاش، متنی پنهان و پر معنا آرمیده است برملاکنندۀ جنبههای تاریک انسانی، مانند نیرنگ، بیگانگی، فقرو سرکوبهای جنسی، است. برای مثال، داستان کوتاه «ژاکت سفید» جهان کوچکی را به تصویر میکشد که تآکید بسیاری بر سلسلهمراتب موجود در یک ناو جنگی دارد و این خود کنایهای است به سیستمهای مستبد و بهظاهر دموکرات در جهان واقعی.
درونمایۀ داستانهای هرمان ملویل
درون مایه ارتباط و ابراز انسانی نیز از دغدغههای بارز ملویل است. دو داستان کوتاه «بارتلبی محرر» و «بنیتو سرنو» ناتوانایی شخصیتها در ارتباط با سایر افراد را به تصویر می کشد و بدین ترتیب، ملویل موفق به نشان دادن ارتباط ظریف اما مرموز بین حقیقت و توهم میشود.
ملویل آرایههای ادبی، مانند کنایه، برگردان ، ضرب المثل و تمثیل، و همچنین ساختار روایی فشرده و متمرکز را، به استادانهترین شکل، به خدمت گرفته است تا تفکرات و نوع نگرش خود را به انسان و حیات انسانی به نمایش بگذارد.
بهعلاوه، کاربرد عناصر نقد، هجو و نمادگرایی در داستانهایی مانند «تایپ» نشاندهندۀ دست و پنجه نرم کردنهای ابتدایی وی با مفاهیم و سئوالات فلسفی است که بعدها، دستمایۀ آثار بعدیاش میشود.
جایگاه ملویل در دنیای امروز
هرمان ملویل، جستجوگر ابعاد پنهان و تاریک زیست انسانی، در زمان حیاتش فقط با رمان کلاسیک و مطرح موبی دیک مشهور شد، اما این شهرت دیری نپایید و در فقر و گمنامی از دنیا رفت.
خوشبختانه، محققین مطرحی همچون ون دورن، دی. اچ. لارنس، جی. لیدا و مراکز تحقیقاتی، همچون دانشگاه نورپ وسترن، کتابخانه نیوبری و دانشگاه یل، به احیاء نام ملویل و اثار و نگرش وی پرداختند. بی شک، نوع نگرش و ذائقۀ ادبی منتقدین و خوانندگان پس از جنگ جهانی اول در توجه دوباره به هرمان ملویل بیتاثیر نبوده است.
امروزه، داستانهای کوتاه وی، همتراز با آثار ادگار الن پو، مورد تحسین منتقدین مختلفی است که عمدتاً، آثار وی را واجد فانتزیهای ظریف، تخیلات روشن و ثمربخش، سبک خالص و شفاف، استعارههای مرموز و غریب و غنای زبانی میدانند.
نظرات: بدون پاسخ