۱ من یک روز معتدل، در اوایل پاییز ۹۸، در حالی که چمدانهایمان را بسته بودیم برویم منجیل و چندروزی با رفقایمان خوش بگذرانیم، داشتم میمُردم. یعنی طور غریبی شدم که به قول قدیمیها جان داشت از قفس بدنم رها میشد. در آن لحظه با درد مفرطی که در سینهام داشتم و همهاش ناگهان آوار […]