در بخش اول این نوشتار تاریخچه کوتاهی از سیر نظریهپردازی در حوزه جامعهشناسی ادبیات بیان شد؛ همچنین به برخی از انواع جامعهشناسی ادبیات پرداخته شد. در ادامه نیز برخی دیگر از انواع «جامعهشناسی ادبیات» به طور مختصر ذکر شده است:
دستهی دیگر از انواع جامعهشناسی ادبیات، «جامعهشناسی آفرینش ادبی» است، این شیوهی جامعهشناسی، اثر را پدیدهای اجتماعی میداند و معتقد است که ساختارهای جهان آثار ادبی با ساختارهای ذهنی و برخی از گروههای اجتماعی، همخوان است و یا با آنها رابطهای درکپذیر دارد. (اسکارپیت، ۱۵:۱۳۷۶)
جامعهشناسی آفرینش ادبی بیشتر به ادبیات گرایش دارد. «روش انتقادی که به متن و به معنای آن توجه دارد و با توجه به پدیدههای اجتماعی، مانند ساختارهای ذهنی و شکلهای آگاهی، در پی گسترش درک متن است و در (مسیر) پیشرفت خود، از ادبیات تطبیقی (جامعهشناسی پدیدهی ادبی) به جامعهشناسی جهاننگریها گذر میکند.» (لنار، ۹۱:۱۳۸۱) این حوزهی مطالعاتی خود شامل دو نظرگاه متفاوت است: ۱- سنتی ۲- جدید یا دیالکتیک. (فاضلی و کریمپور، ۱۳۸۹)
الف) دیدگاه سنّتی
به طور کلی، «دیدگاه اول بر آن است تا پیوندی کمابیش فشرده میان محتوای آگاهی جمعی کلّ جامعه یا برخی گروههای خاص و محتوای آثار ادبی برقرار سازد» (گلدمن، ۷۲:۱۳۸۱). در این دیدگاه، تأکید بر جنبهی جامعهشناختی اثر، بیش از ارزش زیباییشناختی آن است. این مسئله، از کیفیت پژوهشی و ارزش آثار ادبی مورد بررسی در آن میکاهد. این دیدگاه شامل سه شاخهی زیر میشود (فاضلی و کریمپور، ۱۳۸۹):
۱. جامعهشناسی محتوای آثار ادبی، یا جامعهشناسی درونمایهها: هر نویسندهای در دوران خود به مجموعهای از پرسشها و مسائل اجتماعی پاسخ میگوید و با بررسی آثار نویسندگان ادوار مختلف، میتوان دریافت که پاسخهای نویسندگان آن ادوار به مسائل اجتماعی و فرهنگی آن دوران چه بوده است. ممکن است، بتوان از خلال آثار نویسنده به راهحلهای اجتماعی که او به صورت ضمنی برای مسائل و مشکلات ارائه میدهد نیز پی برد. جامعهشناسی محتوا در حقیقت اثر ادبی را به عنوان سندی اجتماعی بررسی میکند. (عسگری حسنکلو، ۱۳۸۶)
۲. اجتماعیات در ادبیات: در این نوع از جامعهشناسی ادبیات، بیشتر آثار ادبیای بررسی میشوند که در آنها واقعیّات اجتماعی و آگاهی جمعی، به صورت بیواسطه و مستقیم بیان میشود. از اینرو این آثار ارزش جامعهشناختی بسیار بالا و در مقابل، ارزش زیباشناختی اندکی دارند. (گلدمن، ۷۲:۱۳۸۱)
۳. بررسی اندیشههای اجتماعی در ادبیات: این روش را باید ادامهی روش پیشین دانست، با حوزهای محدودتر، منسجمتر و اندکی اختصاصیتر. میتوان به جرأت آن را ساخته و پرداختهی محققان ایرانی دانست. در این روش، اندیشههای اجتماعی شاعران و نویسندگان از میان آثار آنان استخراج میشود. (فاضلی و کریمپور، ۱۳۸۹)
ب) دیدگاه دیالکتیک
این دیدگاه جدید، ادبیات را نظام زیباییشناختی مستقلّی میداند که با نظام مستقل جامعهشناختی تلفیق میشود و همواره میان این دو، دیالوگ و رابطهی متقابل برقرار است. ارزندهترین و دقیقترین تحقیقات در حوزهی جامعهشناسی ادبیات، مطابق روشها و نظریات مطروحه در این دیدگاه انجام پذیرفتهاند. که مهمترین آنها به شرح ذیل است (همان):
۱. جامعهشناسی نقد اجتماعی یا جامعهشناسی متن ادبی: بنیانگذار این شاخه را پیر زیما میدانند. وی تعریف دقیقی از این روش ارائه کرده است: «نقد اجتماعی، به معنای جامعهشناسی متن است؛ یعنی به جای آنکه مانند دیگر شاخههای جامعهشناسی ادبیات، به درونمایهها و اندیشههای اثر بپردازد، به این مسئله توجه میکند که مسائل اجتماعی و منافع جمعی، چگونه در عرصههای معنایی، نحوی و روایی بیان شده است.» (ایوتادیه، ۱۲۹:۱۳۸۱) برای مثال: ساختهای تحذیری، امری و پندآمیز که بیشتر در نوع ادب تعلیمی دیده میشود، نشاندهندهی ساختارهای حکومتی تکصدایی و استبدادی هستند. ساختهای تکراری، تصاویر ایستا و کلیشهای، رنگ اشرافی صور خیال و کاربرد جملات فخیم و متکلّف نیز نشاندهندهی ساختار اجتماعی سلسلهمراتبی و تبعیضات طبقاتی هستند. این امر را بیشتر در قالب ادبی قصیده و هچنین انواع نثر فنّی و مصنوع میتوان مشاهده نمود. (فاضلی و کریمپور، ۱۳۸۹)
۲. جامعهشناسی انواع ادبی: «انواع ادبی، یک سلسله مراتب کامل است و وظیفهی جامعهشناسی انواع ادبی، روشن کردن مناسبات گرایشهای نظام انواع ادبی با دگرگونیهای نظام اجتماعی است.» (پوینده، ۲۶۵:۱۳۸۱)
در شکلگیری انواع ادبی، دورهها عوامل تعیینکنندهی خاصّ خود را دارند؛ جامعهشناسی انواع ادبی در پیِ یافتن دلایل اجتماعی جابجایی و توضیح چگونگی ایجاد و کارکرد نوعِ ادبی تازه، هماهنگ با وضعیت اجتماعی تازهی دوران مشخص است. نظریات ارزندهی کوهلر، اصول اساسی این دریافت را بنیان نهاده است. (فاضلی و کریمپور، ۱۳۸۹)
۳. جامعهشناسی ساختارگرایی تکوینی: بنیانگذار این روش، گلدمن، از برجستهترین محققّان جامعهشناسی ادبیات است. او در این روش «میکوشد پیوند میان وحدت صورتهای هنری را با شرایط اجتماعی پیدایش آنها، به بیان دقیقتر، پیوند میان ساختارهای حاکم بر جهان آثار را با ساختارهای آگاهی جمعی یا جهاننگری گروهها و طبقات اجتماعی روشن کند» (گلدمن، ۵:۱۳۷۱).
گلدمن در توضیح روش ساختارگرایی تکوینی میگوید، «بررسی ساختاری-تکوینی در تاریخ ادبیّات جز کاربرد یک روش عام در یک عرصهی خاص نیست، روشی که به گمان ما یگانه روش معتبر در علوم انسانی است. منظور آن است که ما آفرینش فرهنگی را بخشی مسلّماً ممتاز به حساب میآوریم، امّا با وجود این، ماهیّت آن را مانند تمامی دیگر بخشهای فعالیّت انسانی، و در نتیجه تابع قوانین همانند میدانیم و معتقدیم که همگی این بخشها، دشواریهایی اگرنه یکسان، دستکم مشابه را فراروی بررسی علمی میگذارند.
۴. جامعهشناسی فاعل ادبی: جامعهشناسی فاعل ادبی، خالق اثر را کانون توجه خود قرار میدهد. این یک واقعیّت است که نوع ادبی، توسط خالق برگزیده میشود و این گزینش «نشاندهندهی تفسیر او از جامعه و جهان است.» (پوینده، ۲۶۵:۱۳۸۱) روش جامعهشناسی فاعل ادبی، که از مفاهیم اساسی در جامعهشناسی کوهلر است، با بررسی زاویهی دید، نحوهی گزینش بیان، نوع ادبی و به خصوص صور خیال، و موضعگیری خالق اثر نسبت به مسائل جاری زمان خود، به شکلی مکمّل در کنار دیگر شاخههای دیدگاه دیالکتیکی، به شناخت غیرمستقیم جامعهی زمان هنرمند و ساختارهای سیاسی-اجتماعی-فرهنگی و حتّی مردمشناسی آن دوران یاری میرساند. (فاضلی و کریمپور، ۱۳۸۹)
منابع:
اسکارپیت، روبر (۱۳۹۲). جامعهشناسی ادبیات. ترجمه: دکتر مرتضی کتبی. تهران: نشر سمت، چاپ یازدهم
پوینده، محمدجعفر (۱۳۸۱). جامعه، فرهنگ، ادبیات (مجموعه مقالات). تهران: چشمه، چاپ سوم
پوینده، محمدجعفر (۱۳۹۰). درآمدی بر جامعهشناسی ادبیات (مجموعه مقالات). تهران: نقش جهان، چاپ دوم
تادیه، ژان-ایو (۱۳۷۷). جامعهشناسی ادبیات و بنیانگذاران آن. ترجمه: پوینده، محمدجعفر. درآمدی بر جامعهشناسی ادبیات. تهران: نقش جهان، چاپ اول
سلدن، رامان؛ ویدوسون، پیتر (۱۳۷۷). راهنمای نظریهی ادبی معاصر. ترجمه: مخبر، عباس. تهران: طرح نو، چاپ دوم
عسگری حسنکلو، عسگر (۱۳۸۹) نقد اجتماعی رمان معاصر فارسی. تهران: فرزانروز، چاپ دوم
فاضلی، فیروز؛ کریمپور، نسرین (۱۳۸۹). جامعهشناسی ادبیات؛ شاخهها و روشها. کتاب ماه ادبیات (۴۵)، ۶۵-۵۸
گلدمن، لوسین (۱۳۷۱). جامعهشناسی ادبیات (دفاع از جامعهشناسی رمان). ترجمه: پوینده، محمدجعفر، تهران: هوش و ابتکار، چاپ اول
لوکاچ، گئورک (۱۳۸۱). جامعهشناسی رمان، ترجمه: پوینده، محمدجعفر. تهران: چشمه، چاپ اول
ولک، رنه (۱۳۷۷). تاریخ نقد جدید، ج۴. ترجمه: ارباب شیرانی، سعید. تهران: نیلوفر، چاپ اول
In the Picture: Julieta Fombona and Lucien Goldmann
نظرات: بدون پاسخ