گفتوگو با «رویا پورآذر» به بهانهی ترجمهی کتاب «کوچک و سخت» ریوکا گالچن در تورنتوی کانادا متولد شد و بعد از تجربه و تحصیل در حوزهی ادبیات، پزشکی، هنرهای زیبا، تدریس و نویسندگی، نوشتن را بهعنوان دغدغهی اصلیاش برگزید. مجموعهی «کوچک و سخت» تنها کتاب مستقلیست که از این نویسنده به فارسی ترجمه شده […]
هزارتوهای مدوّر
|| دربارهی مجموعهداستانِ «برادران جمالزاده»؛ نوشتهی احمد اخوت || حالا و در حال گذراندن روزهایی که اگر سیاه نباشند، خاکستریاند و بیطعم و بو؛ اگر میتوانستیم به جایی در گذشته برگردیم، کدام برهه و تاریخ را انتخاب میکردیم؟ اگر ممکن بود که بخشی از گذشته را به خواست و ارادهی خود تغییر بدهیم، کجا دست […]
«نگاه» بیش از هر ابژهی دیگر، اشتباه فهمیده میشود
تعقیب «دیگری» در انتخابها و جستارهای احمد اخوت یکم: دعوت از دیگری «نمیدانم کدام یک از ما اکنون این صفحه را مینویسد»: میان ترجمهها و جستارهایی که از احمد اخوت در دست است، یکی کتاب «من و دیگری» و آنیکی مجموعهی «به انتخاب مترجم» بهویژه سه داستانش از شرلی جکسون (خالق شاهکارِ «لاتاری»)، تمرکزی […]
فراخوانِ متن برای من مهم است
گفتوگو با «احمد اُخوت» دربارهی زندگی و آثارش اینطور که خودش میگوید و میخوانید، احمد اُخوت زندگیِ چندان پُر فراز و نشیبی نداشته است، بیشتر طول عمر پُر فایدهاش را در اصفهان گذرانده و چندان اهلِ سفر هم نیست؛ در متن اما، خلافِ این راه را رفته است، از بورخس تا فاکنر، از تکداستانهایی درخشان […]