یادداشتهای یک جتلگ از قارهای دور – ۳ راضیه مهدیزاده «دلم برای پزشکی میسوزد که بعد از مرگم تنم را تشریح خواهد کرد. او قلبم را به شکل نقشهی جغرافیای جهان عرب خواهد یافت.» این جمله را غاده گفت. دستی در موهای پرپشت سیاهش کشید و من را در انتهای کوچهی بنبست با […]
روایت تکراری نویسندهای که یک سیلی به همهی ما زد و رفت
او هم داستانی تکراری دارد. روایت تکراری بسیاری از نویسندگان که به مرگ طبیعی نمردهاند و خود مرگ را فراخواندهاند. هوشنگ گلشیری در مورد غزاله علیزاده میگوید: «او یک سیلی به همهی ما زد و رفت.» وقتی در روز جمعه ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۳۷۵ زادگاهش، مشهد را ترک کرد و به قصد نابودی به جواهرده […]
مهراقدس غفاری، زنی که نیست
نام مهراقدس غفاری را در قسمت منابع مقالهای در بررسی آثار داستاننویسان زن یافتهایم. همراه با نام کتابی که جستجویش اطلاعات زیادی دستمان نمیدهد. «عروس سیاهپوش» اثر داستانی نه چندان بلندیست که تنها نوشتهی مهراقدس غفاریست. جایی که نویسندهی پنهانشدهی اثر پیداست. از نویسنده اطلاعاتی نمییابیم اما در جستجوهایمان رد دو نسخه از کتاب را […]
سیمین دانشور
سیمین دانشور همانند سایر نویسندگانِ زن پیشرو در ابتدای قرن چهارده شمسی در خانوادهای فرهیخته و ادب دوست به دنیا آمد. پدر او دکتر محمدعلی دانشور معروف به احیاالسلطنه -که بعدها سیمین شخصیت عبدالله خان در اثر معروفش سووشون را از منش و رفتار او طراحی کرد- و مادرش قمرالسلطنه حکمت، شاعر و مدیر دبیرستان […]