گفتوگویی منتشرنشده با «حمیدرضا صدر»، پیرامون زندگی و آثارش آن روزها هنوز خبری از کرونا نبود، جهان شکلِ دیگری داشت، هنوز میشد بیدغدغهی انتقالِ بیماری در مکانی سربسته جمع شد و گفت و شنید، هنوز شوری برای «کاری کردن» بود انگار. آن روزها، آن روزهای اول پائیز یا آخرِ تابستانِ پنج سالِ پیش شاید، […]
سینما و یوتوپیا: یک رابطهی مهرآکین
۱. فصل کاشت تمام شده بود و اکنون وقتِ درو بود. آن مکان خیالینی که توماس مور سدهها پیش خلق کرده بود و «یوتوپیا» (آرمانشهر) مینامید، اکنون بعد از حدود ۴۰۰ سال ورز و آبیاری و نگهداری، آمادهی چیدن بود، آن هم درست همین حالا، در آستانهی قرن بیستم. «یوتوپیا»ی مور آغازگر راه بود، […]
اسم دوا، رسم صفا
دربارهی پرویز دوایی سالهاست که پرویز دوایی از «اسم» به «رسم» کشیده شده، رسمی که چهل سال خواهان دارد. زیاد و جمعیتطور نه اما دائمی و بامعرفت. نامههای پی در پی پراگ یک فرستنده دارد، اما گیرندهاش نشان خانههای پرشماری است. این حال یکه برای دوایی حاصل جمع و تفریق زمان و مکانی است که […]
تجزیههای بیتحلیل
دربارهی نقدهای سینمایی شمیم بهار نویسنده: علی قلیپور در بهار سال ۱۳۷۳ مجلهی «نقد سینما» در یک نظرسنجی از ۴۴ نویسنده و مترجم سینمائی خواست تا بهترین نقدها، منتقدها، کتابهای ترجمه و تالیف سینمائی در ایران را انتخاب کنند، نتیجه در بخش انتخاب بهترین منتقد این بود: اول، شمیم بهار؛ دوم، پرویز دوایی؛ سوم، کیومرث […]