پروندهی آرمانشهر (۱۳) * نگاهی به فرآیند شکلگیری واقعیت دیگرگونِ روایت در فیلم «لازاروی خوشحال»، ساختهی آلیچه رورواکر ۱ کار دشواریست که در هزارتوی تکنیک و ابزار مدرن سینمای امروز به دنبال نمونهای باشیم که موضوع «آرمانشهر» را یدک بکشد. اما وقتی سینما را به عناصر سازندهی یک فیلم خلاصه کنیم، در کنار عناصر دیداری […]
فاطمی، ششم
پروندهی آرمانشهر (۱۵) * اولینبار مامان کروکیاش را رو کاغذ کشید، هیچ از این مستطیلهای متصل بههم خوشم نمیآمد. همهی اینها به این معنی بود که دیگر از قصههای قبل از خوابی که مادربزرگم برایم تعریف میکرد یا بازیهای مندرآوردیمان خبری نیست و دوستیهای تازه شکلگرفته در مدرسه هم، میروند تا به شماره تماسی […]
بیخوابی
پروندهی آرمانشهر (۱۲) * هی خودم را گول میزنم؛ وضع که تا ابد همینطور نمیماند. تمام روز مینشینم گوشهی اتاق، خیره میشوم به عکس هدایت و آن عینک ته استکانیاش. پدرم در را که باز میکند بوی توتون میپاشد توی اتاق. نعره میزند: «اینم شد زندگی؟» به رفتن فکر میکنم، به بودن، به اینکه چرا […]
سینما و یوتوپیا: یک رابطهی مهرآکین
۱. فصل کاشت تمام شده بود و اکنون وقتِ درو بود. آن مکان خیالینی که توماس مور سدهها پیش خلق کرده بود و «یوتوپیا» (آرمانشهر) مینامید، اکنون بعد از حدود ۴۰۰ سال ورز و آبیاری و نگهداری، آمادهی چیدن بود، آن هم درست همین حالا، در آستانهی قرن بیستم. «یوتوپیا»ی مور آغازگر راه بود، […]