دربارهی پرویز دوایی سالهاست که پرویز دوایی از «اسم» به «رسم» کشیده شده، رسمی که چهل سال خواهان دارد. زیاد و جمعیتطور نه اما دائمی و بامعرفت. نامههای پی در پی پراگ یک فرستنده دارد، اما گیرندهاش نشان خانههای پرشماری است. این حال یکه برای دوایی حاصل جمع و تفریق زمان و مکانی است که […]
نوشتن؛ همین و تمام
دربارهی کتابِ «پرنده به پرنده»، درسهایی چند دربارهی نوشتن و زندگی «منتقد کسی است که پس از آنکه نبرد پایان یافت وارد میدان نبرد میشود و به زخمیان شلیک میکند.» آن لاموت معلم است. و بهنظر من مشکلِ کتابِ «پرنده به پرنده» همین است. او البته در دامِ تدریس یا آموزشدادنِ نوشتن […]
همهچیز به اندازهی لازم و کافی
دربارهی «نقشهایی بهیاد، گذری بر ادبیات خاطرهنویسی» نوشتهی احمد اخوت «اگر نقدِ ادبی، زندگینامه و زندگیِ خودنوشت را به اندازهی لازم و کافی با هم مخلوط کنید، حاصلش خاطراتِ کتابی است، کاری که بنیادش بر تعادلِ میان این عناصر است.» اینها کلماتِ جویس کارول اوتس است که احمد اخوت آنها را در […]
دربارهی «بر مزار صادق هدایت»؛ یوسف اسحاقپور
نام کتاب: بر مزار صادق هدایت نویسنده: یوسف اسحاقپور مترجم: باقر پرهام ناشر: فرهنگ جاوید * بعید است بتوان در ادبیاتِ مدرنِ ایران نامی را پیدا کرد که به اندازهی صادق هدایت جذبه و کاریزما داشته باشد. ولی معمولاً صحبت از او و آثارش با ترس همراه است؛ عشق همراه با ترس، یا نفرتی آمیخته […]