پروندهی ربکا سولنیت (۱) * گفتوگوی مجلهی Believer با «ربکا سولنیت» بنیامین کوهن/ ترجمهی مهسا کیسمی ** «من هنوز فکر میکنم که انقلاب، ساختن جهانی امن برای شعر و پرسهزنی، برای ضعیفها و آسیبپذیرها، برای دیدهنشدهها و گمنامها، برای آنها که اهل خواب و خیالاند و برای محلیهاست.» ربکا سولنیت نویسندهی دوازده کتاب است. […]
هزارتوهای مدوّر
|| دربارهی مجموعهداستانِ «برادران جمالزاده»؛ نوشتهی احمد اخوت || حالا و در حال گذراندن روزهایی که اگر سیاه نباشند، خاکستریاند و بیطعم و بو؛ اگر میتوانستیم به جایی در گذشته برگردیم، کدام برهه و تاریخ را انتخاب میکردیم؟ اگر ممکن بود که بخشی از گذشته را به خواست و ارادهی خود تغییر بدهیم، کجا دست […]
«ماه بر نیامد»؛ دربارهی نامههای غلامحسین ساعدی
«طاهره، طاهرهی عزیزم» نامههای غلامحسین ساعدی به طاهره کوزهگرانی است. این کتاب اولینبار در سال هشتادوهشت توسط نشر مشکی، بیستوچهار سال پس از درگذشت ساعدی در پاریس، در ایران منتشر شده است. غربت، دوری و آوارگی، نهتنها بر مرگِ این نویسنده و نمایشنامهنویس، بلکه بر تمام زندگیِ او سایه انداخته است. این تنهایی و […]
«شاید راوی پنجره باشد!»؛ دربارهی «اتاق کار»
«اتاق کار» از کتاب های نشر اطراف و مجموعهی یازده روایت دربارهی آدمهاست. آدمهایی که شغلی انتخاب میکنند و به روزمرگی و تکرار تن میدهند. اول با انگیزه شروع میکنند. تلاش میکنند به خودشان بقبولانند که کار، جوهرهی آدمیزاد است. بعدتر به این فکر میکنند که برای رسیدن به آرزوهایشان به پول و برای پول […]