علیرضا کیوانینژاد یکم من آدمها را به دو گروه تقسیم میکنم: آنها که به پنجره ایمان دارند و آنها که به دیوار متوسل میشوند. طبیعتا در گروه دوم آدمهای زیادی وجود دارند که به زعم من، کارشان در بهترین حالتْ تکثیر تنهایی است و رنگینکمان را به صلابه میکشند و اگر دستشان برسد، برای شنیدن […]
مروری بر «نجواهای شبانه»؛ ناتالیا گینزبورگ
رمان کوتاه (Novelette) «نجواهای شبانه» در ۱۴۲ صفحه و توسط نشر «دیگر» با ترجمهی «فریده لاشایی» اولین بار در سال ۱۳۶۷ به چاپ رسید. این کتاب تا چاپ چهارم در سال ۱۳۸۵ نیز پیش رفت. طرح روی جلد کتاب اثری از «پابلو پیکاسو» نقاش اسپانیاییست که «زن با یک کلاغ نام» دارد. «فریده لاشایی» در […]
داستان «افروختن آتش»؛ جک لندن
روز، سرد و ابری آغاز شده بود، بسیار سرد و ابری. مرد از باریکهراه اصلی رودخانه «یوکن» فاصله گرفت و از کنارهی خاکی و بلند رود بالا رفت. در بالای کناره، یک باریکهراه ناپیدا و کم رفت و آمد از میان جنگلزار به سمت شرق میرفت. کنارهی پرشیبی بود و او، در بالای آن، به […]
داستان کوتاه «من خوشبختم»
مادرم میگوید من خوشبخت هستم. فکر که میکنم بیراه هم نمیگوید… شوهرم مرد خوبیست. نه معتاد است، نه خدایی نکرده خانم باز، دست بزن هم ندارد. خیلی که عصبی بشود یک چیزی میشکند. آن هم در این سال ها زیاد اتفاق نیفتاده است. چند تا لیوان دم دستی و سه چهار تا بشقاب بیرنگ و […]