نمیدانم غمانگیز است یا شورانگیز، اما میدانم که چه حیف میشود اگر میهن بهرامی را نشناسیم. هرچند که خودش اظهار داشت: «زنان باید بدانند که انسان درست و موثر بودن بهتر است از مورد پسند بودن و مهم تر آنکه، چه اشکالی دارد اگر کسی مارا نخواهد؟» این اولین جملهای بود که از میهن بهرابی […]
صحنههای خارجی: نگاهی به روایت وودی آلن از لندن، بارسلونا، پاریس و رم
مردی که احتمال میرود به بیماری سختی مبتلا باشد، در حالی که از بیمارستان بیرون میآید، خودش را با این کلمات دلداری میدهد: «تو توی نیویورک هستی، شهر خودت». نام فیلم «هانا و خواهرانش» (وودی آلن، ۱۹۸۶) است و گویندهی این جملات کسی نیست جز خود وودی آلن، در نقش میکی. قصهی پرماجرای آلن و […]
گزارشهای یک کاراگاه از کاربیکار شده که به بهانه پروندهای دنبال روح یک مقتول میگردد
در ادامهی پروندهی شهر و سینما، به سراغ فضای حاکم بر فیلمهای «نوآر» رفتهایم که مطمئناً بخش زیادی از رازآلودگیشان به پرسهزنی در شهر و لوکیشنهای متروک و دورافتاده وابسته است. در این مطلب، به سبک و سیاق کارآگاههای کمحرف و تنهای فیلمهای نوآر که مشاهداتشان را ثبت میکنند، راوی هم پرسهزنیهای خود را به […]
نزدیک شدن به شهر
تصویر برآمده از شهر چگونه خود را در ادامهی تمامی چالشهای ما در برقراری ارتباط دوسویه با مکانها قرار میدهد؟ چالشهایی که شاید حاصل تشدید حساسیت نسبت به تمام فضای عینی پیرامون باشند و بهطور حتم نواحی شهری را هم در بر میگیرند. وقتی به سراغ سر و شکل دادن هستهی مرکزی یک اثر تصویری […]