گفتوگو با «الیزابت هِویت» دربارهی نامهنویسی ادبی برخلاف ما که نامههای بهجامانده از نویسندگان و شخصیتهای برجستهمان تنها نقشی دکوری و حاشیهای برایمان داشته، با جستوجویی کوتاه متوجه میشویم که نامه و نامهنگاری در غرب جایگاه و ارزشی بسیار متفاوت دارد. کتب متعددی ادبی که توسط افراد مختلف دربارهی چندوچونِ نامهنگاری منتشر شده و هر […]
«نامه به مثابهی سندِ تاریخی»؛ دربارهی نامههای صادق هدایت
«در خانوادهی نیمهایرانی و نیمهبریتانیایِ ما که در اوایل دههی پنجاهِ میلادی در پاریس مستقر شد دو چیز شبیه اسطوره شده بود؛ شیئی نخست مورد علاقهی کسی نخواهد بود هرچند که یاقوت امپراتور کشور کره بود. شیئی دوم، و بهظاهر پیشپاافتادهتر، را رمز و راز بیشتری احاطه میکرد. کارتنی بود بنددار، به رنگ عنابی که […]
«سنتی که باید احیا کرد»؛ دربارهی نامهنگاری ادبی از دیروز تا امروز
پیشینهی نامهنگاری ادبی در ایران به گذشتههای خیلی دور برمیگردد و در ادبیات چندهزارساله ما سابقه دارد؛ تا جایی که حتی به عنوان یک ژانر ادبی مطرح بوده. نگاهی به متون کلاسیک زبان فارسی و ردیابی نامهنگاری ادبی در این متون، این سابقه کهن را به ما نشان میدهد. بدیهی است که نامهنگاری در هر […]
نامهی «آنتوان چخوف» به ماکسیم گورکی
الکسی عزیز، شما از یادها نمیروید! در این نامه چخوف به نقد و تشویق یکی از دوستدارانش، ماکسیم گورکی نویسنده جوان میپردازد. الکسی پشکوف که نام ماکسیم گورکی را با انگیزه سیاسی (گورکی در زبان روسی به معنی تند و تلخ است) برای خود برگزید، تبدیل به مهرهای کلیدی در جنبش سوسیال-دموکرات مارکسیستی شد و […]