پروندهی آرمانشهر (۲) * مثل هر روز، سر ساعت شش روبهرویم مینشینی. مینشینی موهایت را از زیر مقنعه در میآوری و کمی بیخیال به پشتی صندلی تکیه میدهی. میدانم این لحظه برایت بهترین وقت روز است. نفست جا نیامده میپرسی سفارش دادهام یا نه. میگویم که برای تو و خودم یک قهوه سفارش دادهام. پیشخدمت […]
داستاننویسی اتوپیایی در پیوند با تخیل جامعهشناختی
چیستی آرمانشهر آرمانشهر از آن دست مفاهیمی است که اجماعی بر تعریف و چیستی آن وجود ندارد. چنانکه اندیشمندان و نویسندگان بسیاری چون: افلاطون، تامس مور، مونتسکیو، بیکن، ویکتور هوگو، اورول، فارابی، مرتون، مانهایم و دیگران، در این باب به اظهار نظر پرداختهاند. از آنجا که هدف این گفتار بررسی تعاریف موجود و تحلیل آن […]
هزارتوهای مدوّر
|| دربارهی مجموعهداستانِ «برادران جمالزاده»؛ نوشتهی احمد اخوت || حالا و در حال گذراندن روزهایی که اگر سیاه نباشند، خاکستریاند و بیطعم و بو؛ اگر میتوانستیم به جایی در گذشته برگردیم، کدام برهه و تاریخ را انتخاب میکردیم؟ اگر ممکن بود که بخشی از گذشته را به خواست و ارادهی خود تغییر بدهیم، کجا دست […]
فراخوانِ متن برای من مهم است
گفتوگو با «احمد اُخوت» دربارهی زندگی و آثارش اینطور که خودش میگوید و میخوانید، احمد اُخوت زندگیِ چندان پُر فراز و نشیبی نداشته است، بیشتر طول عمر پُر فایدهاش را در اصفهان گذرانده و چندان اهلِ سفر هم نیست؛ در متن اما، خلافِ این راه را رفته است، از بورخس تا فاکنر، از تکداستانهایی درخشان […]