نویسنده: لی گات کایند * عموماً، من را به عنوان «پدر ناداستان خلاق» میشناسند (مجله «ونیتی فِیر»، بخصوص، باعث و بانی آن بوده است)، به همین علت، چیزی که میخواهم بگویم شاید عجیب به نظر برسد، ولی من به هیچوجه نمیدانم چه کسی برای اولین بار اصطلاح «ناداستان خلاق» را ساخته است و تا آنجا […]
«نگاه» بیش از هر ابژهی دیگر، اشتباه فهمیده میشود
تعقیب «دیگری» در انتخابها و جستارهای احمد اخوت یکم: دعوت از دیگری «نمیدانم کدام یک از ما اکنون این صفحه را مینویسد»: میان ترجمهها و جستارهایی که از احمد اخوت در دست است، یکی کتاب «من و دیگری» و آنیکی مجموعهی «به انتخاب مترجم» بهویژه سه داستانش از شرلی جکسون (خالق شاهکارِ «لاتاری»)، تمرکزی […]
یکی از آخرینها
دربارهی «داستان ماشین تحریر من» ترجمهی احمد اخوت احمد اخوت زیاد سفر نمیرود. گواهینامه رانندگی ندارد. موبایل ندارد. مطالبش را هم گویا با دست مینویسد و بعد میدهد تایپ میکنند. از خرقعادتهای دیگرش این است که خردهریز جمع میکند. تکهکاغذهای مانده لای کتابهایی که از جمعه بازار کتاب میخرد، گاه آگهی بریده شده […]
کدام احمد؟ کدام اخوت؟
ترسیمِ سیمایی از یک نویسنده، مترجم و… نویسنده: عباس عبدی احمد اخوت به لحاظ حرف اول اسم و فامیلش، هم در فارسی و هم در انگلیسی، معمولا در بالای هر فهرستی قرار میگیرد. خود احمد باید بگوید این خوب است یا بد و اگر بگوید احتمالا میگوید در مدرسه اغلب معلمها اول او را […]