این جستار از برگزیدگان اولین مرحلهی داوری اولین جایزهی جستار خوانش، با موضوع «مدرسه» است. ** بعد از دوازده سال، یکی از سبیلها را دیدم. سبیل شمارهی شش، افسانه دلیر. دوباره پاییز شده بود و آبان رسیده بود و فیل من یاد شهر و دیار پیشینش را کرده بود. پاییزها، بیدلیل، غمگین و افسرده میشوم. […]
آن روی دیگرت*
نگاهی تاریخی به تکوین و دگردیسی «یوتوپیا» نزد روشنفکران معاصر جامعهی ایران به لطف جدالهای رسانهای جنگ سرد، نزد بخش مهمی از افکار عمومی جهان، واژهی «یوتوپیا» همردیف «توتالیتریسم» و «فاشیسم» و… فهمیده و مصرف میشود. اما اغراق نیست که بگوییم مهمترین دستاوردهای انسان پسارُنسانسی از زهدان همین واژه زاییده شده است. اینجا پیش […]
اسم دوا، رسم صفا
دربارهی پرویز دوایی سالهاست که پرویز دوایی از «اسم» به «رسم» کشیده شده، رسمی که چهل سال خواهان دارد. زیاد و جمعیتطور نه اما دائمی و بامعرفت. نامههای پی در پی پراگ یک فرستنده دارد، اما گیرندهاش نشان خانههای پرشماری است. این حال یکه برای دوایی حاصل جمع و تفریق زمان و مکانی است که […]
کُلاژ شهر
پروندهی آرمانشهر (۳) * شهر را کوچک میکنم؛ آسمان را ریزتر، ابرها را ذرهذره، بالا را رها میکنم، به پایین میچسبم، زمین را سوا میکنم، درختها، برگها، ریشهها و نقطهی مقابلش آسمانخراشها. شهر را کوچکتر میکنم، در قالبی که هر روز با آن سروکار دارم، میخواهم از کل یک جزء بسازم، از جمع یک فرد. […]