این جستار از برگزیدگان اولین مرحلهی داوری اولین جایزهی جستار خوانش، با موضوع «مدرسه» است. * این روزها مدرسه و آموزش رسمی دیگر آبروی سابق را ندارد. شاید برای دانشآموزان، وقت گذراندن با همکلاسیها و گذر از دروازهی کنکور تنها ریسمانهاییست که آنها را در مدرسه بند میکند. هرچند وظیفهی بخش دوم را بیشتر مافیای […]
نامههایی از یوتوپیا
پروندهی آرمانشهر (۱۷) * تازه همهی اسباب و اثاثیه را داخل آورده بودم و میخواستم لحظهای چشم روی هم بگذارم که زنگ در را زدند. خیال کردم چیزی بیرون در جا مانده یا خانم آقاجانیان، صاحبخانهی جدیدم، چیزی برایم آورده است. پیرزنِ بسیار مهربانی بود و در طول اسبابکشی در چند نوبت با چایی، آب […]
اتوپیای محصور در «دندان سگ»، ساختهی لانتیموس
پروندهی آرمانشهر (۱۵) * روز اول با کلمههای جدید آغاز میشود. دریا، یک صندلی چرمی با دستههای چوبی. دقیقا شبیه به همانی که توی اتاق پذیراییمان داریم. برای مثال: روی پای خودتاون نایستید، روی دریا بشینید. این جمله مهمترین مانیفست کل فیلم است و استدلالش در تمام فیلم متجلی است. به خودتان زحمت فکر کردن […]
یک مدت، تا ابد (چند تصویر و یک یاد از اصغر عبداللهی)
حالا که مینویسی، حالا که نه «پنجاهوپنج سال پیش، سال هزاروسیصدوبیست. شهریور هزاروسیصدوبیست، سوم شهریور، ساعت هشت و پونزده دقیقه» است و نه چندمِ دی ماهِ هزاروسیصدونودونُه و نه چندمِ دسامبر دوهزاروبیست، حالا وقتی است که سعی میکنی، به جبرِ زمانه، ذهنات را برای نگاه کردن در یک آینه مجموع گردانی. *** پشت پنجرهی خانهات […]